فهرست جهاني ترجمههاي قرآن كريم كه به سالهاي 1515 تا 1980م مربوط ميشود، توسط مركز تحقيقات تاريخ، هنر و فرهنگ اسلامي (ارسيكا) به سرپرستي پروفسور دكتر اكمل الدين احسان اوغلو، در سال 1986 در استانبول به چاپ رسيد. اين كتاب اطلاعاتي درباره كتابهاي منتشر شده در آلباني قبل از جنگ جهاني دوم، نيز ارائه ميدهد و منبع بسيار خوب و ارزشمندي براي تحقيقات بيشتر در زمينه فرهنگ جهاني به شمار ميرود. نگارنده براي بسط تحقيقات خود درباره ترجمههاي كامل و يا ناقص از قرآن كريم در آلباني و كشورهايي كه آلبانياييها در آن زندگي ميكنند از اين كتاب استفاده فراوان برده و دادههاي خود را در اين باره تكميل نموده است. البته مراكز علمي و انتشاراتي كوزوو و ديگر جاهايي كه آلبانياييها در آن زندگي ميكنند، در انجام اين تحقيق به ما كمك ميكنند. آلبانياييها از دير زمان به شناخت مستقيم آيات مقدس قرآن علاقهمند بودهاند. همچنين تلاشهاي بسياري از سوي روشنفكران مسلمان براي به ثمر رسيدن اين كار از دير زمان شروع شده بود. شمس الدين سامي فراشري نيز به كار ترجمه قرآن به زبان تركي پرداخته بود، ولي دولت عثماني چاپ آن را ممنوع كرد و بخشهاي ترجمه شده را از بين برد.
نخستين ترجمه قرآن كريم به زبان آلبانيايي، توسط يك آلبانيايي مسيحي صورت پذيرفت، كه اين كار به اواسط دهه دوم قرن جاري مربوط ميشود. شايد تعجب آور باشد، ولي نخستين مترجم اين كتاب مقدس كه تا كنون شناخته شده است يك آلبانيايي مسيحي ارتدكس به نام ايلو ميتكو چافززي (1964-1862) است. او نخستين كسي است كه بخشي از قرآن كريم را به زبان آلبانيايي ترجمه كرد و براي اين كار از ترجمه انگليسي جرج سيل استفاده نمود. وي توانست بخش اول ترجمه را در سال 1921 در روماني چاپ كند. مترجم ــ همان گونه كه خود اظهار داشته ــ اين كار را براي هموطنانش در امريكا، انجام داده است. در حالي كه بخش دوم اين كتاب پس از 6 سال، يعني در سال 1927 در شهر كورچا ــ واقع در جنوب شرقي آلباني ــ به چاپ رسيد. او در مقدمه چاپ اول، ضمن اشاره به انگيزه خود از ترجمه و چاپ قرآن كريم مينويسد: «بگذار از كتابهاي مذهبي براي حل مشكلات ملي خود استفاده كنيم. ما نبايد باعث ضعف احساسات روحي خود شويم. بايد با تعصب مذهبي مبارزه كرد تا اين تعصب از قلب آلبانياييها كه كشور آلباني را آزاد و جزو كشورهاي متمدن ميخواهند، بيرون رود». ايلوميتكو چافززي نه تنها در انديشه، بلكه در عمل نيز ثابت كرده است كه از همزيستي و حسن تفاهم ميان پيروان مذاهب مختلف در ميهن خود، برداشتي وسيع و نوين دارد. او با توجه به تلاش گسترده دشمنان آلباني و سرويسهاي جاسوسي آنان در راه بهرهبرداري از مذاهب مختلف به عنوان وسيلهاي براي جدا ساختن مردم از يكديگر و جلوگيري از آزادي و پيشرفت آنان، اقدام به ترجمه قرآن كريم كرد. البته اين كار سنگين نياز به جرأت و جسارت زيادي داشت.
اين نويسنده مسيحي بابينشي عميق در كار خود، همواره از اين عقيده دفاع ميكرد كه اسلام به عنوان دين اكثريت مردم آلباني ــ كه هموطنان وي به شمار ميآيند ــ برخلاف ادعاي برخي مغرضان، مانع پيشرفت و رشد آنان و كشورشان نيست. او با اين كار نشان داد كه نه تنها خواهان وحدت ملي آلبانياييها بدون توجه به عقايد مذهبي آنهاست، بلكه خود نيز براي رسيدن به اين هدف تلاش ميكند.
ترجمه ايلو ميتكو چافززي كه به عنوان نخستين ترجمه قرآن به زبان آلبانيايي در سالهاي 1921-1927 انجام شد، با آن كه از نظر متن و از جهت تبيين مفاهيم قرآني چندان درخشان نيست، ولي در ميان ديگر ترجمههاي قرآن كريم به زبان آلبانيايي از شايستگيهايي برخوردار است، و اين موضوع كه يك هموطن مسيحي اقدام به اين كار كرده است ارزش آن را بيشتر ميكند. اين ترجمه براي اثبات بردباري ديني آلبانياييها در گذشته زمان شاهدي زنده، و براي نشان دادن حركت دموكراتيك آنان صرف نظر از عقايد مذهبي، سندي هميشه جاودان خواهد بود؛ چنان كه نشانگر اعتقاد مسيحيان نسبت به مسلمانان و توانايي مردم آلباني در پيشبرد همه جانبه مسائل اجتماعي و فرهنگي نيز هست.
پس از اعلام استقلال و تحكيم دولت آلباني، علاقه به ترجمه قرآن به زبان آلبانيايي بيشتر گرديد، و با گسترش آموزش به زبان آلبانيايي ضرورت چنين ترجمهاي بيشتر احساس شد. نخستين كنگره اسلامي آلبانيايي اين نياز را به طور رسمي اعلام نمود. اين برخورد، نتيجه تأثير عملي اقدامات كمال آتاترك در تركيه نبود، بلكه نشانگر علاقه و توجه مردم مسلمان آلباني به رشد اعتقادي خود بر اساس مصالح ملي و معاصر بود.
در رأس اين تلاشها، كوشش شخصيتهاي روحاني برجستهاي همچون حافظ علي كورچا و حافظ ابراهيم داليو در زمينه شناخت اسلام قرار داشت. حافظ علي كورچا تقريبا همزمان با ايلو ميتكو چافززي ترجمه 37 آيه و دو سوره از قرآن را در سال 1926 در شهر اشكودرابه چاپ رساند. همچنين در سال 1929 سوره ياسين با ترجمه شوكت موكا با نام مستعار اشكودراني (اشكودرايي) در همان شهر چاپ شد. ترجمه ديگري نيز از سوره ياسين كه در اشكودرا به چاپ رسيده و سال چاپ آن معلوم نيست، ميتواند متعلق به همين مترجم باشد.
از اين تلاشها كه در راستاي ترجمه قرآن كريم به صورت اجزاي پراكنده شكل گرفت چيزي نگذشته بود كه ترجمهاي كامل همراه با تفسير به قلم حافظ ابراهيم داليو تحت عنوان «مفاهيم قرآن كريم» در سه جلد و چند جزوه در سالهاي 1929، 1930، 1931 و 1942 به چاپ رسيد. اين ترجمه نه تنها يك ترجمه كامل به شمار ميآيد، بلكه كاري است كه توسط يك اسلام شناس معروف و يك مفسر ماهر در حوزه انديشه قرآني صورت گرفته است. اين واقعيت كه نخستين چاپ قرآن به زبان آلبانيايي حدود پانزده سال به طول انجاميد، نشان ميدهد كه چه اندازه مترجم آن جديت و دقت نظر داشته است.
در كنار ترجمه كامل حافظ ابراهيم داليو از قرآن، ترجمههاي جزئي ديگري مانند ترجمه عبداللّه زمبلاكو، كه در سالهاي 1930 و 1934 در شهر كورچا منتشر شده است قرار دارد. همچنين آقاي فريد ووكوپولا بخشهايي از قرآن را از زبان فرانسه به زبان آلبانيايي ترجمه كرده است. تفسير كتاب مقدس مسلمانان نيز كم نبوده است. بررسي و تحقيق درباره چنين كارهاي ارزشمندي ضرورت بسيار دارد. اتفاقي نيست كه ترجمه و چاپ قرآن كريم به زبان آلبانيايي توسط ابراهيم داليو، درست پس از نخستين كنگره اسلامي آلباني در سال 1923 انجام شد، اگر چه اين ترجمه با تأخير به چاپ رسيد و علت آن عدم تجربه در اين زمينه بوده است. برخلاف ايلوميتكو چافززي، متخصصين واقعي مانند حافظ علي كورچا و به خصوص حافظ ابراهيم داليو با احساس مسئوليت بالا و با آگاهي از مشكلات فني ترجمه قرآن كريم به اين كار همت گماشتند. اما به نظر ميرسد كه مترجمان بعدي قرآن چندان كه لازم است دقت در ترجمه و تفسير را مد نظر نداشتهاند.
نخستين ترجمه كامل قرآن كريم به سال 1985 در پريشتينا توسط فتي مه ديو انجام شد. بعد از آن، ترجمه شريف احمدي است كه در سال 1990 در چند كشور عربي، و در سال 1992 در رُم تجديد چاپ شده است. اين ترجمه در سال 1992 در قاهره، و در سال 1993 در اسلام آباد و اخيرا در مدينه چاپ گرديده است. در كنار آنها ترجمههاي كامل ديگري از قرآن نيز وجود دارد. در ضمن، چاپ ترجمههاي اجزاي قرآن نيز ادامه داشته است.
سه ترجمه نامبرده طي ده سال گذشته و به خصوص طي پنج سال اخير بارها تجديد چاپ شدهاند. اين ترجمهها نه تنها عقب ماندگيهايي را كه در اين زمينه مهم فرهنگي به ارث رسيده بود جبران ميكنند، بلكه نيازهاي فراواني را كه از ناحيه تعطيلي مؤسسات مذهبي و ممنوعيت اعتقادات و مراسم ديني در طول دهه 60 در آلباني پديد آمده بود نيز برميآورند.
تحقيقات بعدي ميتواند دادههاي جديدي را در رابطه با تلاشهايي كه در گذشته براي ترجمه قرآن كريم صورت گرفته است ارائه كند. در رابطه با نشر منابع گوناگون اسلامي به زبان آلبانيايي (كه در ميان آنها ترجمه قرآن جايگاه خاصي دارد) بايد توجه بيشتري جهت روزآمد كردن زبان در اين ترجمهها مبذول گردد. ديگر پذيرفته شده است كه با ترجمه قرآن به زبان آلبانيايي كاري بسيار عظيم و مفيد انجام شده و بدين سان زبان آلبانيايي با زبانها و فرهنگهاي بزرگ بشريت رابطه برقرار نموده است.